لزوم آموزش و دانش استفاده معقول از منابع طبیعی (آبزیان) برای یک ماهیگیر.
روزانه شاهد اخبارناخوشایند و تأسف برانگیز نابودی بخشی از طبیعت یا
انقراض نسل گیاه یا جانوری در گوشه ای از دنیا هستیم.
در این نابودی و انقراض، یکایک ما چه مستقیم و چه غیرمستقیم نقش داشته و مسئول هستیم.
از بین رفتن طبیعت مساوی نابودی اساس زندگی خیلی ازانسانها و نهایتأ فقر
و در نتیجه عامل بسیاری از کشمکش ها و جدال ها، جنگ و خونریزی ست.
استفاده از طبیعت نه به معنی حد اکثراستفاده مقطعی به قیمت نابودی آن, بلکه استفاده مستمر و معقول برای نسل حاظر و آینده, با توجه به حفظ این منابع
است.
..........................
طبیعت و منابعش، اینجا بطور کلی آبزیان و بطور اخص ماهیهای آب شیرین، سوپرمارکتی با انباری بزرگ و کلی جنس تمام نشدنی نیست.
توازن طبیعی بین گیاهان و جانوران یک دریاچه، سد، رودخانه و بطور کلی
مکانی که ماهیگیر سعی میکنه تا در حین لذت بردن از طبیعت، دانشش رو
بکار ببره و ماهی ای هم بگیره ، چیزیست که خیلی راحت با اشتباهات
خواسته یا نا خواسته به هم میریزه.
هر عمل و قدم یک ماهیگیر در طبیعت در نهایت تحت تاثیر قرار دادن و
دست بردن در طبیعته.
عدم دانش در این مقوله خیلی راحت ما رو به مجرمانی تبدیل میکنه که
جرمشان حداقل نابودی غیر عمدی بخشی هر چند کوچک از طبیعته.
بجا گذاشتن آشغال مثل بطری پلاستیکی، کیسه و .... نه تنها زیبایی طبیعت
رو مخدوش میکنه بلکه آلاینده های خطرناکی رو وارد محیط زیست میکنه
که سال های سال باقی می ماند.
مقداری نخ ماهیگیری که به هم گره خورده، تله ایی مرگ آور برای پرندگان و حیوانات کوچک میشه که با پیچیدن به پای شان، مرگی تدریجی و سخت رو
برای آنها به همراه داره.
"عدم آگاهی مجرم از جرمی که مرتکب شده دلیلی بر برائت او نیست."
ضرب المثل اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود برای همه ما آشناست.
حال بیائید این ضرب المثل رو از طرف دیگه ای نگاه کنیم:
اندک اندک نابود گردد وانگهی از دریا چیزی نماند.
با توجه به محدود بودن دریاچه ها، رودها و آبگیرها ی مناسب برای
ماهیگیری در کشور عزیزمان، بخاطر شرایط جوی حاکم براین منطقه و
همچنین جمعیت بیش از 70 میلیون از طرفی و از طرف دیگر حساس تر بودن اکوسیستمهای مناطق گرم در مقابل تغییرات که کشورما نیز از آن دسته است، مسئولیت بیشتری را بر دوش ما میگذارد.
اکوسیستم یک دریاچه چرخه ای است که از پلانگتونهای گیاهی و جانوری
شروع شده و با سیری از حشرات و ماهیهای کوچک گرفته تا ماهیهای مهاجم
شبیه اردک ماهی یا سوف ادامه داشته و در نهایت بعد از مرگ آنها به میکرو ارگانیسمها که لاشه این حیوانات رو تجزیه میکنند، دوباره به پلانگتونها میرسه.
اکوسیستم همانند ساعت شماطه داری است که با صدها قطعه ریزودرشت
هزاران سال در حال تیک تاک کردنه.
یک عمل اشتباه، آگاهانه یا نا آگاهانه باعث بر هم ریختن نظم و توازن اون
میشه و تعجبی ندارده که اگر دیگه کار نکنه!
.....................................................................................
بطور کلی اگر ماهیگیرها رو به دو دسته تقسیم کنیم که دسته اول:
" دیگران کاشتند و ما خوردیم،ما بکاریم تا دیگران بخورند "
و دسته دوم:
" دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما نمیکاریم، دیگران رو هم
بیخیال! "
شعار زندگیشونه ، به این نتیجه میرسیم که:
برای دسته اول: لزوم آموزش استفاده صحیح.
برای داشتن رفتاری صحیح در طبیعت، یک ماهیگیر باید شناختی هر چند
نسبی از موارد زیر داشته باشد :
1-
تولید مثل ، بیماریها، سن بلوغ و حداقل طول ماهیهای قابل صید را شامل
میشود.
شناخت سن بلوغ و حداقل اندازه ماهی قابل صید هم به این منظور است که:
چنانچه ماهی مورد صید به سن بلوغ نرسیده باشه به این معنی است که ماهی
تا به حال تولید مثل نکرده.
یعنی چی؟
یعنی قبل از اینکه نسل بعدی ماهی تولید بشه و گارانتی بشه که سال دیگه هم
در این دریاچه ماهی وجود داره ،ماهی صید شده.
حداقل اندازه ماهی در کنار روشهای موجود دیگر، به راحتی به ماهیگیر
امکان تشخیص سن بلوغ ماهی را میدهد.
گرفتن ماهی در فصل تخم ریزی و تولید مثل در حقیقت از بین بردن هزاران
بچه ماهی است.
نقش این بچه ماهی ها در اکوسیستم، چه به عنوان جزئی از زنجیره غذایی که منبع تغذیه ای برای ماهی های دیگرند و در نهایت به صورت غیرمستقیم از بین بردن این مایهاست و چه به عنوان تولید کننده و ادامه دهنده نسل بعدی ماهیان،نقشی بسیار حساس و مهم است.
صید جاندار مادر، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر انسانی در هر دین و
مذهب و هر جامعه و فرهنگ، عملی قبیح و گناهی نابخشودنیست.
شناخت بیماریها و انگلهای ماهیها هم به ماهیگیر این امکان رو میده که علاوه
بر عدم انتقال احتمالی بیماری یا انگل به خود یا اطرافیانش، در صورت
مشاهده با مطلع کردن محیط بانی مسئول منطقه کمکی باشه برای سالم سازی
و سلامت محیط که نهایتا هم به نفع محیط زیسته و هم به نفع خود ماهیگیر.
2-
شناخت لوازم و ادوات مجاز صید و طریقه استفاده صحیح از آن.
در درجه اول این شناخت باعث میشه که ماهیگیر از رساندن آسیب احتمالی
به خودش و دیگران پیشگیری کنه.
شناخت ادوات غیر مجاز هم یعنی : عدم استفاده ناجوانمردانه از این ابزار و تشخیص وممانعت از استفاده خاطیان.
3-
رفتار صحیح در طبیعت.
به این معناست که چگونه رفتار کنیم تا نه تنها به طبیعت ناخواسته آسیب
نرسانیم بلکه چگونه از رسیدن آسیب به خود و همراهانمان تا حد امکان
جلوگیری کنیم.
چه بخوریم ؟ و چه بپوشیم؟ و چگونه بهداشت فردی رو رعایت کنیم.
کمکهای اولیه: طریقه حمل مجروح احتمالی ودر یک چنین موردی چگونه
عمل کنیم، جزء این مقوله است.
به عنوان مثال:خطر رعد و برق وبارانهای سیل آسا .
چندی پیش عده ایی از هموطنانمان بخاطر بی اطلاعی به دلیل باران سیل آسا
در جنگل گلستان جان خود را از دست دادند.
هر ساله شاهد غرق شدن عده ای از هموطنانمان به دلیل ندانستن شنا در
آبهای کشورمان هستیم. چه بسا در میانشان تعدادی هم ماهیگیر وجود دارد.
4-
قوانین و مقررات مربوط به ماهیان و ماهیگیری.
همانطور که در ابتدای متن هم آمده، عدم اطلاع از قانون دلیل بر برائت مجرم نیست.
خواست رعایت قانون از طرف دیگران میبایست پیش از همه با رعایت
شخصی آن همراه باشد.
رعایت قانون هرچند بی پایه و اساس به نظر بیاد، لازمه.
چرا که ماهیگیر قانون گذار نیست و چه بسا که بر تمام شرایط موجود واقف
نیست و به همین خاطر فاقد نظری صحیح در این رابطه است.
برنامه ریزی صحیح در این رابطه وایجاد طرح آموزشی مناسب و قابل اجرا
در این زمینه چیزی نیست که فلان کس یا پسر خاله ی عمه جان، چون
صرفاً از بچگی ماهی می گرفته و تجربه داره انجامش بده.
تحقق بخشیدن به این منظور،احتیاج به کارشناس شیلات و محیط زیست،
کارشناس آموزش و پرورش و دست اندر کار مطلع، باسابقه و پر تجربه در
امر آبزی پروری و ماهیان داره.
یک پروانه ماهیگیری که 2000 تا 3000 تومان قیمت داره، گارانتی برای
دانش و علم لازم ماهیگیر در این زمینه نیست.
صدور پروانه ماهیگیری به این نحو به نظر من چیزی جز به حراج گذاشتن
بخشی از طبیعت و سپردن بره به دست گرگ نیست.
جواز ماهیگیری و پروانه آن در کشورهایی که کم و بیش مشکلات
طبیعت شان را تحت کنترل دارند دو چیز مجزا است.
پروانه ماهیگیری نشان دهنده این است که صاحب آن، یک دوره آموزشی
را در این زمینه گذرانده و دارای دانش لازم در این رابطه است و جواز ماهیگیری به او اجازه میده که در فلان رود یا دریاچه در طول فصل مجاز
با رعایت اصول و مقررات ماهیگیری کنه.
مبلغ پرداختی توسط ماهیگیر هم باید صرف بهبود این دریاچه و یا رود خانه
بشه.
فایده اجرای این طرح بلند مدت بهسازی، حفظ و کنترل منابع آب و آبزیان و
از طرفی دیگر، سلامت ماهیگیری و ماهیگیران است.
از فواید جانبی اجرای این امر نیز میتوان به ایجاد اشتغال اشاره کرد.
ایجاد گروه های آموزش دیده آموزشی که میتوانند از کارمندان اداره محیط
زیست وشیلات باشند، هزینه چندانی را در بر نخواهد داشت.
ایجاد فرهنگ حفظ و استفاده صحیح در این زمینه، هم خواست و هم نیاز
عموم است.
واما دسته دوم که:
دگران کاشتند و ما خوردیم، ما نمیکاریم دگران رو هم بیخیال!
شعار زندگیشونه !
برخورد منطقی و قانونی با چنین افرادی وظیفه هر انسان دارای عقل سالم
است.
توجیه، آگاه سازی و ممانعت از خطای افراد بی اطلاع ، با منطق ودانش
کافی که از شناخت طبیعت وآبزیان در پی آموزش صحیح سرچشمه میگیره و معرفی خاطیان اصلاح ناپذیر به مسئولین و محیط بانان تا مورد پیگرد قانونی
قرار گیرند، قدمی در راه حفظ و بهسازی محیط است.
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ایست که فقط و فقط با داشتن دانش
و منطق قابل اجراء است، وگرنه چیزی نیست جز امر و نهی بی پایه و
اساس که هر روزه شاهد نمونه های آن هستیم.
منابع طبیعی جزو ثروتهای ملی هر کشور و حق مسلم و طبیعی یکایک افراد
آن است.
این حق صرفاَ ازآن کسی ست که در قبال آن مسئولیت هم بر عهده میگیره.
احساس مسئولیت، حفظ، مراقبت، ، سعی در بهسازی محیط و برخورد صحیح
با خاطیان نیز جزئی از وظایف ماهیگیر است.
ادارات و مسئولین محیط زیست و محیط بانان کشورهای دیگر نیز به کمک
دوست داران طبیعت نیاز دارند. چرا که با توجه به وسعت کشور و محدود
بودن تعداد محیط بانان، انتظار بی جاییست چنانچه چشممان فقط به این باشد
که این اداره تمام مشکلات محیط زیست را یک روزه و یک تنه بر طرف
کرده تا از فردا ما در محیطی بدون مشکل زندگی کنیم.
مسئولیت هم نیست.
طبیعت مادریست که احتیاج به توجه و مراقبت داره.
به یاد داشته باشیم که:
طبیعت بدون انسانها طبیعت است اما انسان بدون طبیعت هیچ نیست. هیچ.
در پایان از همکاری دوستان، ایرج و آرش عزیز در تهیه این
مقاله تشکر میکنم.
با کمال احترام
کلیه حقوق بر اساس قوانین نرم افزاری متعلق به وب سایت اردک ماهی می باشد.
برداشت مطالب با اجازه کتبی و درج منبع امکان پذیر است.